شماره دوم نشریه سَس بسیج دانشجویی دانشکده بهداشت و تغذیه تبریز منتشر شد .
جهت دریافت نشریه کلیک کنید
عنوان: نشریه سس - شماره دوم - دی ماه 95
شماره دوم نشریه سَس بسیج دانشجویی دانشکده بهداشت و تغذیه تبریز منتشر شد .
جهت دریافت نشریه کلیک کنید
عنوان: نشریه سس - شماره دوم - دی ماه 95
چند ماهی می شود که از برملا شدن حقوق های نجومی کسان زیادی از مسئولان می گذرد. اما آنطور که قرار بود برخورد شود نشد. شاید هم برخورد همانی بود که رخ داد : ذخیره نظام خوانده شدن حرام خوران . از ان ماجرا هنوز زمان زیادی نگذشته است اری هنوز یکسال هم نشده است . مگر می شود فراموش کرد . آن زمان که به گفته خود مسئولان رده بالا که نفت پیش فروش می شد تا حقوق ها پرداخت شود عده حرام خور حقوق هایی چند صد میلیونی بگیرند . آیا این عدالت است ؟ تدبیر کجای این ماجرا جا کرده بود؟
هنوز یادمان نرفته است که رهبری عزیز پس از نماز عید فطر فرمودند باید با دریافت کنندگان حقوق های نامشروع برخورد شود چرا که در غیر این صورت اعتماد مردم به نظام سلب خواهد شد . اما گویا مرغ آقایان یک پا داشت و سخنگوی دولت همین آقایان را ذخیره نظام خواندند . آری در آن روزها بود که دختر یکی از همین نجومی بگیران در صحن علنی مجلس به دفاع از خانواده خود پرداخت و همین مسئله حتی انتقاد هم طیفی هایشان را بدنبال داشت.
هربار که نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه برگزار می شد از پرونده های نجومی فقط همین جمله را می شنیدیم : هنوز هیچ پرونده ای از طرف دولت به قوه قضائیه ارسال نشده است. این موضوع همین مسئله را ثابت می کند که دولت هنوز هم نمی خواهد قبول کند حقوق ها نامشروع و غیرقانونی بوده است. چرا که اگرعزیزان قبول می نمودند حداقل از مسندهای دولتی عزلشان می کردند و بیش از این دل مردم را خون نمی کردند. گویا بزرگواران فکر می کنند مردم خیانت ها را فراموش می کنند؟
اما برخورد و پیگیری این مسئله آن قدر کند پیش رفت که رهبری در دیدار با فرماندهان نیروی دریایی باز هم به ان اشاره نمودند تا شاید مسئولان کمی به خود بیایند چرا که این موضوع واقعا اعتماد به نظام را از مردم سلب می نماید.
بزرگواران بدانند این مردم بزرگ هرگز خیانت ها را فراموش نمی کنند . چه کودتای 28 مرداد باشد چه فتنه 78 و چه فتنه جلبک های سبز . این مردم بزرگ فراموش نخواهند کرد فیش های نجومی حرام خواران ذخیره را.
به امید تدبیر
صبح روز جمعه بود که خبر برخورد دو قطار مسافربری تیتر یک خبرگزاری ها شد . در این برخورد وحشتناک که منجر به از دست دادن جان بیش از 40 نفر از هموطنانمان شد کسی ابراز شرمساری نکرد . گویا جان مردم مظلوم ما از لغو سخنرانی برخی آقایان بی اهمیت تر است. چطور می شود لغو سخنرانی یک نماینده برای جریانی خاص ، مایه شرمساری عنوان می شود اما از دست رفتن جان مردم مظلوم براثر بی دقتی مسئولان فقط تسلیت در پی دارد. چطور می شود 150 نماینده مجلس برای لغو سخنرانی طومار امضا می کنند اما بیانیه ای حتی چند کلمه ای برای این مردم صادر نمی شود . آری گویا عدالت چنین تفسیر شده است. حادثه ای که امروز رخ داد بر اثر بی دقتی مسئولان مربوطه و خرابی قطار عنوان شده است. بهتر نبود آقای مهندس آخوندی بجای واردات کتیرینگ به فکر امکانات سخت افزاری قطارها بودند؟شاید اگر ایشان بجای طبخ آبگوشت بزباش به فکر تجهیز ناوگان ریلی بودند امروز این فاجعه رخ نمی داد. آذربایجان امروز داغدار شد اما شاید این داغ تلنگری باشد برای مسئولین عزیز تا شاید ذره ای هم به فکر مردم باشند.
به امید تدبیر
@BTBASIJ
به اطلاع دوستان متقاضی ثبت نام کارگاه طب سنتی می رساند آخرین مهلت ثبت نام تا چهارشنبه 5 آبان می باشد . کارگاه طب سنتی به مدت 8 جلسه خواهد بود و اولین جلسه آن پنجشنبه همین هفته مورخه 6 آبان برگزار خواهد شد . مدرس دوره دکتر مینایی استاد دانشکده پزشکی و طب سنتی علوم پزشکی تهران و استاد پروازی دانشکده طب سنتی علوم پزشکی تبریز می باشد. زمان کلاس ها پنجشنبه ها از ساعت 4 تا 5:30 بعد از ظهر در مکان آمفی تئاتر دانشکده بهداشت و تغذیه می باشد.
پس از طلوع آفتاب تابان برجام قرار بود مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم برطرف شود حتی عده ای از بنی آدمان هر روز تاخیر در اجرای برجام را ضرر چند صد میلیاردی برای کشور تلقی می کردند. ایران مو به موی تعهدات خود را در همان روز اجرای برجام فعلیت بخشید و حتی سازمان های بین المللی آن را تایید نمودند اما امان از دست گرگ های بیشه نامردی. طرف مقابل قرار بود بعد از راستی آزمایی ها همه تحریم ها را لغو نماید. امروز و فردای طرف مقابل بجایی کشید که بانک های بزرگ جهانی از ارتباط با بانک های ایرانی سرباز زدند و دلیر مردان ایرانی برای برطرف کردن نگرانی ها تن به گرفتن نامه آرامش بخش دادند. پس از اجرای برجام نه تنها تحریم های طرف مقابل لغو نشد بلکه تحریم های جدیدی از سوی کنگره هایشان علیه مردم ایران وضع گردید. نه تنها خیال سایه جنگ از روی مملکت برداشته نشد بلکه گزینه هایشان مخصوصا گزینه نظامیشان روی میز ماند که صد البته هیچگاه از سوی طرف مقابل چنین غلط بزرگی سر نخواهد زد. از برجام که افتاب تابانی در برابر دیده های مردم بود بگذریم. مگر قرار نبود مشکلات اقتصادی مردم صد روزه حل شود چه شد آن وعده های شیرین . مگر قرار نبود هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد هم چرخ زندگی مردم . چرخ زندگی مردم همان ماند و چرخ سانتریفیوژ ایستاد . شفافیت اقتصادی چه شد . چرا کسی پاسخگوی حقوق های نجومی نشد و حرام خواران ذخیره نظام تلقی شدند ؟ اختلاس 8 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان به کجا رسید چرا وزیر قبل پاسخگویی استعفا داد و از پاسخ به چنین دزدی بزرگی سرباز زد؟ چرا هنوز نجومی بگیران برسرکارند ؟ مردم ایران تا کی تحمل کنند این همه ظلم را. معلم باز نشسته ای که حقوقش از 2 میلیون تجاوز نمی کند چرا باید از ذخیره اش این همه دزدی صورت گیرد و خودش برای سیر کردن خانواده اش به مسافر کشی بپردازد. ماهمان گندمی که می خوردیم و می خوریم برایمان کافی است سیب و گلابی برای خودتان . راستی از قیمت سیب و گلابی خبر دارید؟بگذریم از درد ها که گفتنش سودی برایمان ندارد. به امید تدبیر
اخبار را که گوش می دهم و حرف های بعضی از مسئولین را می شنوم، یاد شخصیت رضا کیانیان در فیلم آژانس شیشه ای می افتم. یادم هست در یکی از دیالوگ های فیلم به پرویز پرستویی که نماد یک بسیجی انقلابی بود گفت: (( دهه جنگ گذشته است و الآن دهه ثبات است)) بله ... خیلی حرف زیبایی ست. ثبات و آرامش به جای جنگ و کشت و کشتار. ما که مشکلی نداریم ولی این ثبات از کجا می آید؟ چگونه می توان به ثبات دست یافت بی آنکه سختی های جنگیدن و مبارزه را نچشید؟
این مسئولانی که این چنین حرف های به ظاهر زیبایی را می زنند، به راستی اعتبار حرف هایشان به چیست؟ با دین و مذهب که چندان همخوانی ندارد. آنجا که مولای عشق در خطبه ۲۷ نهج البلاغه می فرماید: (( ذلیل و خوار نشد مگر کسی که در خانه خودش با دشمن جنگید)) کسی که اجازه می دهد تا دشمن وارد خانه اش شود و داخل خانه با دشمن می جنگد، می شود ذلیل. کسی که اجازه می دهد دشمن وارد خانه اش شده و هیچ مقاومتی در برابر او از خودش نشان نمی دهد هم می شود ذلیل اندر ذلیل. جلوی گله بوفالوی وحشی که در منطقه رها شده است و هر که را می بیند پاره پاره می کند باید با تمام قوا جنگید. جلوی کسانی هم که این گله بوفالو را تربیت کرده اند نیز باید با تمام وجود ایستاد. باید برنامه های دست های پشت پرده ای که این وحشی ها را تربیت کرده اند به هم زد. ذره ای کوتاه آمدن دربرابر این دست های پشت پرده مساوی است با تولید گله بوفالو های بیشتر و بیشتر در جاهای مختلف و ای بسا ایران.
حالا اگر در چنین شرایطی کم کردن بودجه دفاعی و سازش کاری نتیجه خوبی داشت، با تمام وجود به سمتش می شتافتیم، مشکل اینجاست که کدام کشور است که از تعامل با این روباه صفت ها نتیجه گرفته باشد؟ پانزده سال قبل آمریکایی هابه بهانه بیرون ریختن طالبان وارد افغانستان شدند؛ طالبان بیرون نرفت که هیچ،؟ وضع مردم افغان هم روز به روز بد و بدتر شد.
همین آمریکایی ها بودند که در ۱۹۷۳ در شیلی کودتا برپا کردند و سالوادور آلنده – رئیس جمهور منتخب این کشور را که با رای اکثریت مردم انتخاب شده بود- را کنار زده و یک فرمانده نظامی مستبد به اسم آگوستو پینوشه را بر مسند ریاست جمهوری نهادند و مردم شیلی از آن پس روز به روز بیشتر در مرداب فلاکت فرو رفتند. همین اتفاق در سال ۱۹۷۶ در آرژانتین نیز به وقوع پیوست. خیال می کنید اگر مسیر های سیاسی و مالی آمریکا به ایران با برجام و IPC و FATF باز شود، وضع ما خیلی بهتر از شیلی و آرژانتین خواهد شد؟
حالا در داخل کشور کسانی که منتقدین را به سرهنگ بودن و نظامی گری متهم می کنند، پشتشان به کشوری گرم است که کارنامه ی سیاهی در زمینه کودتاهای نظامی در جاهای مختلف دنیا دارد.
برگردیم به همان فیلم آژانس شیشه ای... شخصیت هایی داخل فیلم بودند که شاید خیلی زیاد از اوضاع مملکتشان خبر نداشتند ولی در همان حد که اطلاع داشتند، فهمیده بودند کار درست چست، در حد خودشان می دانستند مسیر صحیح کدام است. برخلاف امثال رضا کیانیان هایی که فکر می کردند چون دستشان به بالادست ها وصل است و خیلی می دانند، حتما کارشان درست است، اما بی خبر از اینکه انقلاب ما بیشتر از هر چیز از این به ظاهر کار درست های روشنفکر نما ضربه خورده است.
#یادداشت_های_یک_دلواپس
والسلام
گویا جوان بودن در این دور و زمانه گناه بزرگی است . وزیران و رئیسان اداره جات را که می بینی بیشترشان میانسالی را هم رد کرده اند . جوان مملکت گویی باید لیسانس اش را بگیرد و سربار خانواده ای شود که تمام دارائیشان را به پای لیسانس گرفتن جوانشان گذاشته اند. می گویند جوان است و سر از کارهای بزرگ در نمی آورد . راست می گویند این بزرگواران که جوانی را در بهترین دانشگاه های آمریکا و اروپا گذرانده اند و جوان ایرانی را در جبهه و جنگ ندیده اند. فرماندهان جنگ را که می بینی سنشان از 30 تجاوز نمی کند . اینان هم آیا سر از کارهای بزرگ در نمی آوردند . شهید حسن تهرانی مغز موشکی کشورمگر زمان جنگ چه سنی ازشان گذشته بود . شهید حسن باقری نابغه اطلاعاتی جنگ چند سالشان بود. راست می گویند جوان ایرانی سر از کارهای بزرگ در نمی اورد چون از کودکی تا همین جوانی اش اجازه انجام هیچ کاری را به او نداده اند. او را بی خاصیت نامیده اند . از او برای دست یابی به اهداف شومشان استفاده کرده اند . این چند جوانی را هم که می بینید امروز در عرصه سیاست و اشتغال فعال اند. اینان از دست همان از خدا بی خبران در رفته اند. چه انتظار از جوان باید داشت وقتی انتقاد می کند می گویند خام است و ناپخته سرش بوی قورمه سبزی می دهد و تا می توانند تخریبش می کنند . این روزها از صداسیما انتقاد می شود چرا جوان ها را که بی تجربه اند بعنوان کارشناس برنامه انتخاب می کنند. چه منطق اشتباهی است اینکه می گویند جوان بی تجربه است و نمی تواند کارشناسی کند. بهتر نیست به جوان ها بهای بیشتری داده شود آیا؟ چه موقع باید پیرهای فرسوده بازنشسته شوند واقعا آیا خسته نشده اند و این همه تجربه برایشان کافی نبوده است؟ خدا به دادمان برسد