نزدیک عید قربان که می شود دل ایرانی ها محزون و غمگین می شود . هنوز فاجعه مسجد الحرام و منا دل هر مسلمانی را به درد می آورد . پارسال در این روزها خانواده ها منتظر بازگشت مسافرانشان بودند و انتظار برگشت می کشیدند. ولی گویا قرار نبود مهاجرهای کفن پوش به خانه بازگردند . گویی با خدای خود عهد بسته بودند پاکیزه قبولشان کند که عهدشان به سرانجام رسید و پاک و مطهر به سوی خدایشان شتافتند. هنوز غم آن روزها را به دل داریم . به سالروز شهادت هموطنانمان در منا که نزدیک تر می شویم تنفرمان از عربستان و آل سعود به نهایت می رسد .پیام رهبری را که میخوانی می بینی تنفر ولی امر مسلمین هم نسبت به آل سعود بی نهایت است که آن هاراشجره ملعونه می نامند. طبیعی است که تنفرمان از آن ظالمان فرو نکشد . فاجعه فرودگاه جده هنوز روح هر ایرانی را عذاب می دهد . فاجعه منا را که مرور می کنی بغض گلویت را می گیرد . شما حاضرید با این همه جنایت و تهدید آل سعود علیه مردم مظلوممان دست دوستی برایشان دراز کنید ؟براستی آیا حاضرید ؟دلیلش را نمیدانم امروز چه بر سر برخی ها آمده است که حاضرند اول دست دوستی به سمت عربستان جانی دراز کنند. انگار این همه جنایت آل سعود در حق مردممان برای بعضی ها ذره ای اهمیت ندارد . خون آن همه ایرانی برایشان بی اهمیت است . هنوز سعودیها بخاطر بی عرضگیشان از ایران عذر خواهی نکرده اند اما برخی ها در داخل کاسه داغ تر از آش برای سعودیها شده اند . این از خدا بی خبران مگر چقدر فراموش کار شده اند که حادثه فرودگاه جده یادشان رفته است . چه زود یادشان رفته که بسیاری از خانواده های حاجیان هنوز باورشان نمی شود سعودیها بتوانند چنین جسارتی به مسلمانان بکنند. هنوز جوهر نامه رهبری به مسلمانان درباره سعودیها خشک نشده عده ای دم از دوستی با خائنان به اسلام می زنند. چه زشت به نظر می رسد وقتی عده ای خود را مقابل مردم ایران قرار می دهند عده ای که تا همین چند ماه پیش خود را نزدیک ترین فرد به رهبری می دانستند. خدا به دادمان برسد که عده ای می خواهند ما را در برابر آل سعود کودک کش حامی داعش خوار و زبون کنند.
telegram.me/btbasij
می گویند FATF از صد برجام برایمان بدتر است. راست هم می گویند یعنی خودمان خودمان را تحریم کنیم .نامه ای از دو بانک بزرگ کشور در فضای مجازی دست به دست می شود که روح هر ایرانی وطن دوست را می آزارد. در این دونامه از مبادلات ارزی برای قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعلت حضور در لیست تحریم های ظالمانه اتحادیه اروپا خودداری شده است. بر اساس FATF همه سازمان های حاضر در لیست تحریم ها از جمله سازمان صدا و سیما ، وزارت دفاع ، صنایع موشکی و ... توسط بانک های داخلی هم تحریم خواهند شد . می شود گفت خودی ها از پشت به وطن خنجر زدند . در دوره ای که قرار بود تحریم ها برداشته شود گویا تحریم ها از طرف خودی ها هم اعمال شده است. چه رنج اور خواهد بود کاندیداها برای تبلیغات دوره بعد برطرف کردن تحریم های داخلی را وعده دهند. چه از دست مردم بر می آید وقتی گوشی به حرفشان بدهکار نیست ؟ مردم ما جوابشان کوتاه اما دندان شکن است . چه بهتر که با غیرتشان بازی نشود . نه بعد از انقلاب و نه قبل آن چنین ننگی در کشور رخ نداده بود که داخلی ها خودمان را تحریم کنند. این روزها پروژه های زیادی برای ضربه زدن به کشور رو می شود اما آنها در مقابل این ننگ نامه بسیار ریز و کوچک اند. کنوانسیون حقوق کودکان که برای کشور مصیبتی خواهد بود. قرارداد های جدید نفتی که گویا بسیار خطرناک تر از برجام است. برخی ها بدانند ملت ایران اجازه نخواهند داد افراد به ظاهر ایرانی هر چه می خواهند برسرشان بیاورند.
telegram.me/btbasij
سوارماشین کرایه کش ها که می شوی سر حرف را باز می کنند چه می خوانی کجا می خوانی و کدام دانشگاه ؟ می پرسی شما چه کاره اید و می گوید معلمم. شرم ازسر و رویم می ریزد خودم را جمع و جور می کنم تا مبادا احساس بی ادبی کند. گرم صحبت می شود می گوید دو تا از بچه هام دانشگاه آزاد درس می خوانند حقوق معلمی کفاف نمی دهد. مجبورم بعد یا قبل مدرسه به کرایه کشی بپردازم . شرمندگی ام دوچندان می شود . رادیو را که باز می کند و اخبار را گوش می دهد خبر اختلاس 8 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان را که می شنود با بغض ادامه می دهد. 25 سال سابقه خدمت دارم بیمه طلایی را ازمان گرفتند . مسافر دیگری سوار می شود پانصد تومن خمیر شده ای را می دهد و شروع به حرف زدن می کند . تقصیر اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان را سر معلم ها می اندازد . با حالت ناراحتی جوابش را می دهم حاجی معلم بیچاره تقصیرش چیه همش تقصیر ماست که اجازه دادیم همچین آدمایی سرکار باشن. از شما بعیده به قشر فرهنگی جامعه توهین کنین. می خندد و می گوید جوون حالا چرا عصبانیتتو سر من خالی می کنی من خودم معلم بازنشسته ام . حقوقم را کسر می کردن تا بعد بازنشستگی مبلغی برای امرار معاشمان بدن اما همونم چند ماهه پرداخت نشده. از خجالت داشتم آب می شدم پیرمرد پیاده شد . یک چهارراه جلوتر هم من پیاده شدم . هزار تومن به راننده دادم داشتم میرفتم صدا زد و گفت جوون بقیش . 200 تومن به من داد و گفت 800 تومن حلال هرچقدر هم کم باشه شیرین تر از 8هزار میلیارد تومن دزدیه.
هنوز حرف های پیرمرد بازنشسته از ذهنم می گذشت و ناراحتم می کرد حقوق ماهیانه اش را نداده اند و راننده تاکسی هم که نیست از کجا امرار معاش می کند . بعد از چند روز تو خیابان دیدمش فهمیدم خرج زندگی اش را چطور در می آورد بغض گلویم را گرفته بود پیرمرد داشت دست فروشی می کرد.
امروزه تبلیغات بزرگترین و گسترده ترین میدان برای رقابت در فروش و معرفی کالاهاست. اما متاسفانه رسانه های ما با وجود آگاهی از این موضوع رسانه ای برای تبلیغ کالاهای وارداتی شده اند پیام های بازرگانی صدا و سیما ، تبلیغات کانال های تلگرامی و ... را که نگاه می کنی بیشترشان محصولات خارجی را تبلیغ می نمایند . در نگاه اول این کار سود اقتصادی خوبی برای سازمان و کانال های مزبور دارد اما بیشتر که تامل می کنی می بینی همین سود اندک پس از مدتی هم از بین خواهد رفت . وقتی خمیر دندانی که در ایران تولید می شود وضع تبلیغاتی خوبی ندارد نباید انتظار فروش بیشتری از آن ها داشت . چقدر خوب می شود اگر صدا و سیما یا هر مرجع تبلیغاتی دیگر در تبلیغ محصولات ساخت ایران تخفیف هایی در نظر می گرفتند تا قدرت معرفی شرکت ایرانی بالاتر برود. چه خوب می شد برای تبلیغ کالا های خارجی هزینه های زیادی در نظر گرفته می شد تا آنها حداقل از میزان تبلیغاتشان اندکی می کاستند . چه خوب می شود رسانه های ما زمانی را برای تبلیغ کالاهای وطنی در نظر بگیرند که بیشترین مخاطب را دارند.تبلیغات نابجا ضربه بزرگی بر پیکره تولید داخلی است که با کمترین هزینه و خسارت می شود این سم مهلک را خنثی کرد.همین کارهای به ظاهر کوچک می تواند کمک بزرگی به تولید داخل نماید. اگر چه با این کار شاید در اول راه سود حاصله کم شود اما بعدها ثمره این کار در سرتاسر اقتصاد کشور و بودجه سازمان ها دیده خواهد شد .
telegram.me/btbasij
چند روزی می شود که خبر واگذاری املاک گران قیمت به افرادی خاص در تهران خاطر مردم را مکدر ساخته است. طبق گفته ها، این دروغ ها پس از دیدار یکی از اعضای شورای شهر تهران با یکی از سران فتنه پخش شده است. اما دلیل این همه دامن زدن به این دروغ های بی پایه و اساس چیست؟
پس از انتخابات سال 92 باور اصلاح طلبان شورای شهر تهران بر این بود که بعد از شکست آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری می توانند ایشان را از صندلی ریاست شهردری تهران نیز پایین بکشند . اما پس از رای مساوی ایشان با نماینده جناح مخالف خانم راستگو در اقدامی پسندیده سیاسی کاری را کنار گذاشته و به دلیل لیاقت قالیباف به ایشان رای دادند تا قالیباف بار دیگر بر صندلی شهرداری تهران بنشیند . قالیباف در کسوت شهردار خدمات زیادی به مردم رسانده است. ترس جناح رقیب ایشان از حضور مجدد وی در انتخابات ریاست جمهوری پس از افشای حقوق های نجومی به شدت افزایش یافت . با عدم برخورد مناسب دولت با نجومی بگیران و ذخیره نظام خواندن آنان اعتماد مردم به دولت خدشه دار شد . جناح رقیب که چاره جز تخریب ایشان برای خود ندید اقدام به جوسازی علیه آقای قالیباف نمود و ایشان را در واگذاری املاک گران قیمت متهم ساختند. این تخریب تا آنجا پیش رفت که پای چند خبرنگار را نیز به ماجرای دروغ املاک بگیران باز کرد. این دورغ آن قدر بی پایه و اساس بود که خودآقای قالیباف در اقدامی پسندیده نامه ای به دادستان کل فرستاد و خواستار رسیدگی و بازرسی همه از جمله خودش و برخورد با هرگونه تخلف احتمالی شد. اگر ماجرای املاک نجومی دروغ از آب دربیاید آب سردی بر پیکره آنانی خواهد شد که خاطر مردم را مکدر ساخته اند. به نظر می رسد این اقدام زشت و تهمت ثابت نشده به افرادی که خدمات شایسته ای به این نظام رسانده اند در جهت پوشاندن و فراموش ساختن ماجرای فیش های نجومی باشد . هدفی که انان خوابش را هم نخواهند دید و مردم ایران تا آخر پای محاکمه و بازپس گرفتن بیت المال از دست این حرام خوران خواهند ایستاد.
چه خوب می شود در هر عرصه ای اخلاق رعایت شود وبا آبروی افراد تا زمانی که چیزی ثابت نشده بازی نشود.
گرمی هوا از یک طرف مشکلات معیشتی از طرف دیگر . گویی تمامی ندارد زخم های وجودمان در فضای بعد از برجام. آری گرمی هوا هم قرار بود بعد از برجام درست شود بالاخره مشکل محیط زیستی است. قرار بود مشکلات معیشتیمان هم حل شود هر چه باشد مشکل اقتصادی است . اما گویی این برجام فوایدش برای عام مردم نیست برای کسانی است که آفتاب زیبا و تابان ان را دیدند . آفتابی که زیر دست هایی پنهان شده تا آرایش گردد و زشتی اش با سیاه نمایی ها پوشانده شود. گویی فایده آن سخن گفتن با جنایتکاران است.امروز آقای آخوندی وزیر راه هیچ عزتی را بالاتر از سخن گفتن با 6 قدرت جهان نمی داند . آری مثل اینکه تنها مزیت برجام برای ما سخن گفتن دولت مردانمان با 6 قدرت جهانی است . 6 قدرتی که تا به امروز هر چه از دستشان برای ضربه زدن به ملت برآمده بکار گرفته اند . 6 قدرتی که در جنگ 8 ساله پشت صدام ایستادند و جوانان و مردم ایران را به خاک و خون کشیدند. امروز سخن گفتن با ظالم و ستمگر برای عده ای عزت شده است . گویی کلام مولایمان حسین(ع) در روز عاشورا یادشان رفته است که فرمودند در چنین محیط ذلت بار و الوده ای مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز رنج و ملال نمی بینم و زندگی در لوای ستمگران و ظالمان عین ذلت است. مطمئنا که آقای آخوندی تنها از طرف خودشان این حرف را زده اند و حق جمع بستن مردم ایران با خود را ندارند چرا که اگر قرار بر پذیرفتن این ذلت عزت نما بود که انقلاب اسلامی شکل نمی گرفت . هزاران شهید از این مردم فدای انقلابی شد که نمی خواست زیر سلطه ظالم بماند و ذلت پزیرد آنوقت برای عده ای سخن گفتن با 6 قدرت که اکثرا جنایتکاران جهانی اند عزت محسوب می شود . چه اندک اند افرادی که عزتشان سخن گفتن با ظالم است.
مشکلات اقتصادی این مملکت آنقدر مردم را درگیر خود کرده که بسیاری از مسائل مهم کشور نادیده گرفته شده است . چه می شود کرد وقتی لیبرال ها دنیای این مردم را پول نشان داده اند و همه چیز و همه کس را به پول ربط داده اند. اقتصاد شاید از مسائل مهم کشور باشد اما به هیچ وجه از مشکلات فرهنگی کشور مهم تر نخواهد بود. گویی مشکلات فرهنگی کشور این روزها فقط مسئله کنسرت است که چند تن از وزرا از لغو شدن آن خاطرشان آزرده شده است . آری گویی فقط قضیه کنسرت مشکل فرهنگی کشور است که با عدم برگزاری آن جوان ایدز می گیرد و می میرد . مشکل فرهنگی کشور از سال 92 شروع نشده بلکه از خیلی وقت پیش شروع شده که اوج آن مربوط به دولت اصلاحات است که وزیر وقت ان دولت هم اکنون در شبکه های معاند لب به گزاف گویی می گشاید . در حل مشکلات فرهنگی کشور آنقدر کوتاهی شده است که رهبر معظم انقلاب دغدغه اصلی خود را مسئله فرهنگ عنوان می کنند. در این مسئله انقدر کوتاهی شده که رهبرمان شب ها از فکر مشکلات فرهنگی خوابشان نمی آید . بدون شک با زور و اجبار هیچ فرهنگی تغییر ملموسی نخواهد داشت . تغییر و دگرگونی فرهنگ درطول زمان و با برنامه ای منظم صورت می گیرد که متاسفانه چندسالی است از برنامه ای هرچند نامنظم در کشور خبری نیست. مطمئنا فرهنگ پایه ای جامعه ما از محکم ترین و راسخ ترین فرهنگ هایی است که جهان به خود دیده است. فرهنگ شهادت در هیچ کجای دنیا به شکلی که در جامعه ما هست وجود ندارد . فرهنگ ایثار ،فرهنگ روابط و ... همه این ها در جامعه اسلامی ما غنی است . اما جوان امروزی با این هجمه از حملات دشمن نیاز به تلنگر دارد . جامعه ما درگیر فقر فرهنگی است نه فرهنگ فقیر . آن گونه باید روشنگری و کار صورت گیرد تا فکر و عمل جوان از حملات خشن دشمن در امان بماند اما چندسالی است از این روشنگری ها خبری نیست . وقتی وزیری با رفتارش فرهنگمان را فقیر نشان می دهد و کم کاری خود را مشکل در اصل فرهنگمان توجیه می کند براستی نباید انتظار شکوفایی فرهنگی داشت . بسی جای شکرگزاری است که با این وضع مدیریت فرهنگ توسط دولت ها جوانان پاکدامنمان بسیار بیشتر از جوانان فقیر از نظر فرهنگی اند. این همه کم کاری دولت وقتمان در بخش فرهنگ و پرداختن به مسائل حاشیه ای باعث شد که رهبری عزیزمان به صراحت از مدیریت فرهنگی کشور انتقاد و ابراز نارضایتی نمایند. وضع فرهنگی کشور به جایی رسیده که پارتی های مختلط به روستاها هم کشیده شده است . حال باید دید مدیریت بخش فرهنگی کشور دچار تغییر خواهد شد یا نه همان آش و همان کاسه . از مجلس انتظار می رود که نظارت و دقت بیشتری بر روی بخش فرهنگی دولت داشته باشد . به امید تدبیر